هجوم غول‌های فناوری برای استخدام «قصه‌گو»؛ شغل جدید با حقوق‌های نجومی

آمارها نشان می‌دهد استخدام برای عنوان شغلی «قصه‌گو» در شرکت‌های آمریکایی دو برابر شده است. برندها در تلاشند تا با استخدام روزنامه‌نگاران و نویسندگان، روایت اختصاصی خود را بسازند و جای خالی رسانه‌های سنتی را پر کنند.

جدیدترین شغل داغ در دنیای تجارت و فناوری آمریکا، در واقع یکی از قدیمی‌ترین حرفه‌های تاریخ بشر است: «قصه‌گو» (Storyteller). اگر فکر می‌کنید این شغل مربوط به دورهمی‌های دور آتش یا نوشتن رمان است، سخت در اشتباهید.

شرکت‌های بزرگ فناوری اکنون به دنبال افرادی هستند که بتوانند مدیریت روابط رسانه‌ای، تولید پادکست، نوشتن وبلاگ و تدوین مطالعات موردی را انجام دهند تا مشتریان و سرمایه‌گذاران را جذب کنند. طبق داده‌های لینکدین، درصد آگهی‌های شغلی در آمریکا که شامل واژه «قصه‌گو» هستند، در سال جاری منتهی به ۲۶ نوامبر دو برابر شده است.

از گوگل تا مایکروسافت؛ همه به دنبال روایت‌گر هستند

گوگل ماه گذشته در یک آگهی استخدام نوشت: «به عنوان قصه‌گو، ما نقشی اساسی در جذب مشتری و رشد بلندمدت داریم.» این آگهی برای جذب یک مدیر قصه‌گویی مشتریان در تیم «گوگل کلاود» منتشر شده بود.

مایکروسافت نیز در بخش امنیت خود به دنبال جذب یک مدیر ارشد برای نظارت بر «روایت و قصه‌گویی» است؛ نقشی که ترکیبی از یک متخصص امنیت سایبری، ارتباط‌گر و بازاریاب توصیف شده است. حتی شرکت فناوری «وانتا» (Vanta) برای سمت «رییس قصه‌گویی» حقوقی تا ۲۷۴ هزار دلار در سال پیشنهاد داده است. اپلیکیشن بهره‌وری «نوشن» (Notion) نیز اخیرا تیم‌های ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی خود را در قالب یک تیم ۱۰ نفره قصه‌گویی ادغام کرده است.

فراتر از یک کپی‌رایتر ساده

شرکت خدمات مالی «یو‌اس‌ای‌ای» (USAA) کمتر از یک سال پس از استخدام اولین قصه‌گو، اکنون به دنبال چهارمین نفر برای این سمت است. «تارا فورد پین»، معاون ارتباطات این شرکت می‌گوید: «این شغل خیلی فراتر از یک کپی‌رایتر است. قصه‌گوها سناریوها و فرصت‌هایی را خلق می‌کنند تا از اعضای ما حمایت کنند.»

به گفته او، یک قصه‌گو ممکن است راهنمایی درباره مزایای سلامت روان بنویسد یا تجربیات واقعی زندگی را در متن سخنرانی یک مدیر اجرایی بگنجاند.

در حالی که دوران عناوینی مثل «نینجای توسعه‌دهنده» یا «راک‌ستار سئو» به پایان رسیده، به نظر می‌رسد عنوان «قصه‌گو» در حال تثبیت شدن است. اگرچه برخی منتقدان معتقدند کسانی که واقعا قصه می‌گویند (مثل رمان‌نویسان) خود را قصه‌گو نمی‌نامند و این واژه توسط کسانی مصادره شده که می‌خواهند به کارهای اداری زرق‌وبرق بدهند.

سقوط رسانه‌های سنتی و نیاز به صدای مستقل

دلیل این تغییر چیست؟ چشم‌انداز رسانه در ۲۵ سال گذشته زیر و رو شده است. برای دهه‌ها، شرکت‌ها برای تبلیغات به رسانه‌های جمعی و روزنامه‌نگاران وابسته بودند (رسانه‌های اکتسابی)، اما این کانال‌ها در حال کوچک شدن هستند.

تعداد روزنامه‌نگاران و گزارشگران در آمریکا از حدود ۶۶ هزار نفر در سال ۲۰۰۰ به ۴۹ هزار نفر کاهش یافته است. تیراژ روزنامه‌های چاپی ۷۰ درصد افت کرده و بازدید وبسایت‌های خبری بزرگ نیز کاهش یافته است.

در مقابل، برندها اکنون ابزارهای انتشار خود را دارند: حساب‌های شبکه اجتماعی، کانال‌های یوتیوب و خبرنامه‌های «ساب‌استک». برخی حتی مستقیما روی تولید سرگرمی سرمایه‌گذاری می‌کنند.

«استیو هیرش»، مدیرعامل یک شرکت ارتباطاتی در نیویورک می‌گوید: «اکنون مدیران عامل مستقیما به من می‌گویند که به جای استراتژی روابط عمومی، به استراتژی محتوا نیاز دارند. هجوم محتوای بی‌کیفیت هوش مصنوعی (AI slop) باعث بی‌اعتمادی شده و آن‌ها می‌بینند برندهایی برنده هستند که انسانی‌تر، واقعی‌تر و قابل‌درک‌تر رفتار می‌کنند.»

به همین دلیل است که شرکت فین‌تک «چایم» (Chime) نیز ماه گذشته اولین مدیر «تحریریه و قصه‌گویی» خود را استخدام کرد و اکثر ۵۰۰ متقاضی این شغل، روزنامه‌نگاران سابق رسانه‌های سنتی بودند. «جنیفر کوپرمن»، مدیر ارشد امور شرکتی چایم می‌گوید واژه‌هایی مثل «تحریریه» محدودکننده هستند، اما شما می‌توانید داستان‌ها را به روش‌های مختلفی بگویید؛ از پادکست گرفته تا برگزاری رویداد.

 

منبع گزارش

مطالب مرتبط

دیدگاه‌تان را بنویسید