با افزایش استفاده کاربران از ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT به جای موتورهای جستجوی سنتی برای یافتن اطلاعات، کسبوکارها نیز برای معرفی خود به مخاطبان، نیازمند تطبیق سریع با این تغییر هستند. «الکس شرمن» (Alex Sherman)، مدیرعامل و همبنیانگذار استارتاپ «بلوفیش» (Bluefish)، میگوید: «همواره با ظهور یک فناوری جدید، الگویی تکرار میشود که تعامل مصرفکنندگان با اطلاعات آنلاین را تغییر میدهد. برندها و بازاریابان در ابتدا مطمئن نیستند که چگونه از آن استفاده کنند، اما با افزایش پذیرش عمومی، مشخص میشود که توجهها به کجا معطوف شده است.»
امروزه این فناوری، هوش مصنوعی مولد است. با توجه به اینکه حتی موتورهای جستجو مانند گوگل نیز نتایج خام را با خلاصههای مبتنی بر هوش مصنوعی تکمیل میکنند، حضور و دریافت بازخوردهای مثبت در گفتگوهای هوش مصنوعی، به اندازه دیده شدن در نتایج جستجو یا شبکههای اجتماعی برای برندها اهمیت پیدا کرده است.
بهینهسازی برای هوش مصنوعی چگونه کار میکند؟
استارتاپ بلوفیش که با شرکتهای بزرگی مانند «آدیداس» (Adidas)، شرکت املاک و مستغلات «تیشمن اسپایر» (Tishman Speyer) و غول تبلیغاتی «امنیکام» (Omnicom) همکاری میکند، روزانه تعداد بسیار زیادی پرسش را به سیستمهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT و جمینای گوگل ارسال میکند تا مشخص کند این سیستمها درباره برند مشتریانش چه میگویند. سپس این شرکت گزارشی از میزان دیده شدن برند در نتایج هوش مصنوعی، لحن و احساس، و میزان تاثیرگذاری محتوای شرکت در شکلدهی به پاسخهای مدلها در مقایسه با گفتگوهای شخص ثالث ارایه میدهد.
شرمن توضیح میدهد: «فناوری ما روزانه میلیونها پاسخ هوش مصنوعی را تحلیل میکند تا به بازاریابان تصویری شفاف از نحوه نمایش برندشان به مصرفکنندگان بدهد و سپس آنها را قادر میسازد تا برای بهینهسازی توصیف محصولات و خدمات خود توسط این مدلها اقدام کنند.» این بهینهسازی اغلب به معنای افزودن محتوایی به وبسایتهای شرکتهاست که به طور خاص برای مدلهای زبان بزرگ طراحی شده است. به گفته شرمن، افزودن بخش پرسشوپاسخهای متداول (FAQ) متناسب با انواع پرسشهایی که کاربران هوش مصنوعی ممکن است مطرح کنند، از جمله اقدامات مفید در این زمینه است.
سرمایهگذاری ۲۰ میلیون دلاری برای تسخیر بازار
از آنجایی که دستیابی به مخاطب مناسب کلیدی است، بلوفیش اخیرا قابلیتی به نام «مخاطبان هوش مصنوعی سفارشی» (Custom AI Audiences) را راهاندازی کرده که به مشتریان امکان میدهد عملکرد خود را بر اساس بخشهای مختلف مخاطبان رصد کنند. به عنوان مثال، یک بانک میتواند ببیند که هوش مصنوعی برندش را چگونه به مشاوران مالی، سرمایهگذاران خرد یا دانشجویان معرفی میکند.
بلوفیش که به تازگی از جذب سرمایه ۲۰ میلیون دلاری در دور سری A به رهبری «انایا» (NEA) و با مشارکت «سیلزفورس ونچرز» (Salesforce Ventures) خبر داده است، عمدتا بر شرکتهای بزرگ تمرکز دارد و حدود ۸۰ درصد از مشتریان آن از شرکتهای فهرست Fortune 500 در صنایعی مانند خدمات مالی، کالاهای مصرفی و سفر هستند.
فعالان دیگر در این فضا که گاهی کار خود را «بهینهسازی موتور مولد» (GEO) مینامند، بر بخشهای مختلفی از بازار تمرکز دارند. از آنجایی که ابزارهای هوش مصنوعی پاسخهای خود را بر اساس محتوای سراسر اینترنت تولید میکنند، تکنیکهای بهینهسازی میتواند شامل تنظیمات وبسایت مخصوص هوش مصنوعی و همچنین استراتژیهای قدیمیتری مانند تقویت حضور در شبکههای اجتماعی و پوشش رسانهای مثبت باشد. شرمن پیشبینی میکند که با گذراندن زمان بیشتر توسط مصرفکنندگان با هوش مصنوعی، این حوزه سهم روبهرشدی از بودجههای بازاریابی را به خود اختصاص دهد و در نهایت، طی چند سال آینده، بیشتر بازاریابی آنلاین به بازاریابی هوش مصنوعی تبدیل شود.